ویژه دانشجویان ارشد و به خصوص HSE
ایران ما در طول تاریخ پیوسته در معرض مخاطرات و سوانح طبیعی بوده و بهدلیل آسیبپذیری بالا، همواره خسارتهای گوناگونی را نیز تجربه کرده است که سالانه بخش مهمی از سرمایههای انسانی و اقتصادی ما را از بین میبرد. بطوریکه خسارت مالی سوانح طبیعی در سال حدود ۳ میلیارد دلار برآورد میشود.
از سوی دیگر زلزله طی ۹۰ سال منتهی به سال ۱۳۹۸ حدود ۹۱۰۰۰ کشته (بهطور متوسط سالی حدود ۱۰۰۰ کشته) و سیل طی ۶۸ سال منتهی به سال ۹۸ حدود ۱۶۰۰۰ کشته (بهطور متوسط سالی حدود ۲۳۵ کشته) برجای گذاشته است. حال آنکه بررسیها نشان میدهد که فقط با آموزش و ملاحظات پیشگیرانه میتوان بین ۵ تا ۱۰ برابر از میزان خسارتهای جانی و مالی در سوانح طبیعی و انسانی یاد شده را کاهش داد.
تغییر اقلیم بهعنوان یکی از جدیترین، مخلکنندهترین و حتی تهدیدکنندهترین مسائلی است که هم جمعیت روستایی و هم شهری ایران با آن مواجه هستند. بزرگترین نگرانی زیست محیطی ایران در گذشته آلودگی هوا بود. اما اخیراً، کمبود آب و افزایش دما و همچنین سوء مدیریت و عدم اجرای مقررات محیط زیستی موجود، به شدت به بحران زیست محیطی ایران منجر شده است.
ایران با خشک شدن رودخانهها و تالابها، کاهش شدید آبهای زیرزمینی، بیابانزایی، کاهش تنوع زیستی، آلودگی هوا و خاک، مدیریت نامناسب زباله، فرسایش خاک، تخریب مراتع و جنگل ها و طوفانهای گرد و غبار مواجه است. این دشواریها نتیجه چندین دهه سیاستگذاری است و نمیتوان بدون تغییر چشمگیر در رویکردهای محلی و ملی به طور مؤثر با آنها مقابله کرد. در غیاب چنین اصلاحاتی، ایران احتمالاً در سالهای آینده مشکلات به مراتب بزرگتری را تجربه خواهد کرد.
مشکل اصلی کمآبی در اصفهان و خوزستان و مسائل محیط زیستی مرتبط با آن و مشکلات بسیاری از مناطق کشور، ناشی از سوء مدیریتی است که در دههها و سالهای گذشته نگاهی منطقهای به رفع مشکل آب داشتهاند و راهحلهای کوتاه مدت را برای حل مشکل آب اجرا کردهاند. ناکامیها و نارساییهای گذشته هزینههای زیادی ایجاد کرده که مردم و دولت کنونی و آینده باید آنها را بپردازند.
الگوی کشت نامناسب، سدسازی گسترده، انتقال بیرویه آب بینحوزه ای و صنایع مخرب زیست محیطی مانند استقرار صنایع فولاد، کاشی و سرامیک و سیمان در مناطق خشک و بی آب ایران، و توسعه پتروشیمی و نیشکر در مناطقی که تحت اثر خشکسالی شدید و فرونشست زمین و حذف آبخوانها هستند، از جمله این برنامههای مخرب است.
ایران یک “ابرقدرت انرژی” است که منابع قابل توجهی از سوخت فسیلی در اختیار دارد. این کشور از نظر ذخایر گاز طبیعی در رتبه دوم جهان و در ذخایر اثبات شده نفت – با ۹ درصد از کل نفت جهان- در رتبه چهارم قرار دارد. ایران، در هنگامی که تحت تحریمهای آمریکا نبود، با قابلیت تولید حدود ۴٫۵ میلیون بشکه در روز هفتمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان بود و امید است تا با رفع تحریمها به سرعت به این جایگاه بازگردد. صادرات نفت و فرآوردههای نفتی به بازارهای آسیایی و اروپایی ایران را به یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت خام در جهان تبدیل کرده است. حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی ایران در حالت عادی، از صدور نفت حاصل میشود. کشور ما یکی از اعضای موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است و شرکت ملی نفت ایران تمام پروژههای بالادستی نفت و گاز طبیعی را مدیریت میکند. ثروت قابل توجه سوختهای فسیلی، و البته حدود ۹۰٪ از تولید گازهای گلخانهای ایران به همین بخش نفت و گاز ایران وابسته است. به همین ترتیب ایران به دلیل فعالیت بخش انرژی، حدود ۶ درصد از انتشار جهانی گاز متان را به خود اختصاص داده است. وابستگی اقتصاد ملی به درآمدهای حاصل از تولید و صادرات نفت و فرآوردههای جانبی آن، اقتصاد، رفاه عمومی، منابع و فناوری کشور را در برابر کاهش انتشار گازهای گلخانهای آسیبپذیر کرده است. اقتصاد تولید کننده نفت در ایران که تکیه شدیدی به نفت و گاز دارد، و البته شرایط تحریمهای اقتصادی بینالمللی، فرصت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و توسعه اقتصاد سبز را محدود کرده است. از زمان اعمال مجدد تحریمها در سال ۲۰۱۸، صادرات نفت خام دشوارتر شد. حال دولت مجبور شده تا از نفت داخلی و مازوت استفاده کند تا گاز بیشتری برای صادرات باقی بماند. این موضوع افزایش مهمی را در انتشار گازهای گلخانهای ایران موجب شد. کاهش گازهای گلخانهای محور اصلی برنامههای مواجهه با بحران تغییرات اقلیمی است.
با ملاحظه افزایش جمعیت شهرها، عمدتا به دلیل مهاجرت به شهرهای بزرگ، ریسک مخاطرات طبیعی به صورت مساله روز به روز مهمتری در شهرهای لرزهخیز ما در آمده است. بخشی از آسیبپذیری مناطق پرجمعیت در برابر مخاطرات طبیعی به دلیل برنامهها و سیاستهای توسعه شهری است که میزان خطر و ریسک زلزله را در تصمیمهای توسعهای و کاربری اراضی نادیده گرفتند.
هماکنون درایران به ویژه در تهران، روی “شهرهای تاب آورتر” متمرکز شدهایم، تا در شرح وظایف محلی و ناحیهای در ایران چنین دیدگاهی هم از سوی دولت و هم سازمانهای مردم نهاد گنجانده شود. بر اساس برنامههای سالانه ارتباطات و آموزش ریسک، از چارچوب استاندارد بینالمللی بهره میگیریم تا از موثر بودن برنامههای اجرایی و ابزارهایی که به کار گرفته میشوند، اطمینان حاصل شود.
در این چارچوب، برقراری ارتباط با شهرداران، استانداران، اعضای شوراهای شهر و بقیه مسئولان محلی هدفگذاری و عملیاتی شده تا هم دانش و آگاهی آنها را بالا ببریم و هم فعالیتها و برنامههای اجرایی آنها در در قالب یک شبکه ملی علمی قرار دهیم.
در حال حاضر کارگاههای ماهانه و سمینارهای آموزشی و دورههای آموزش کوتاه مدت در شهرهای بزرگ ایران به همین منظور برگزار میشود. البته اخیرا استفاده از وبینار و فناوری “اینستاگرام-لایو” روز به روز معمولتر شده، به ویژه بعد از همهگیری ویروس کرونا اعمال میشود، برگزاری این نشستها به صورت مجازی رونق گرفته است. در این بسترهای جدید تلاش میکنیم با استفاده از فناوری ارتباطات با مخاطبان بیشتری که در فاصلههای فیزیکی بسیار دور نیز ساکنند مرتبط شویم، تا فایدهها و لزوم توسعه شهر به صورت تابآور را آموزش دهیم، و همچنین نشان دهیم که چه نوع راهبردها و برنامههای عملیاتی باید تهیه شود و چگونه این نوع کارها باید انجام شوند.
در این رابطه هشتمین کنفرانس جامع مدیریت بحران و HSE با رویکرد برنامهریزی و طرحریزی مدیریت شرایط اضطراری و سامانه فرماندهی حادثه بهعنوان رویدادی پیشرو در آموزش، انتقال دانش بینالمللی و تبادل تجربه ذینفعان داخلی در حوزههای مدیریت شرایط اضطراری، بحران و HSE با حمایت و مشارکت وزارتخانهها و سازمانهای ذینفع و بصورت ترکیبی (حضوری-مجازی) در تاریخ ۲۸ لغایت ۳۰ بهمنماه ۱۴۰۲ در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.